خوُنه towkhona: اتاق محل نصب تنور صُفه کی ری sofe kiri: فضای باز جهت نصب تنور کُندله کی ریkondele kiri : درب سفالی مخصوص تنور گلی دولِچَهdulechah: سوراخ تهویه محل نصب تنور در سقف تُوخُونَه دِمادُنdemadon: سوراخ هواگیری که از تنور از راه زیر زمین به بیرون متصل می شود کی ری مالیkiri maali: پارچه نخی جهت بر طرف کردن دود روی سطح تنور قبل از پخت نان بایَهbaayah: ظرف سفالی لعابدار جهت خمیرکردن آرد باییچَهbayeechah: همان ظرف در اندازه ی کوچکتر سفره آرتیsofre aarti: سفره معمولاً از جنس کرباس جهت نگهداری آرد تُنُگ بِندیtonog bendi: ابزاری از جنس پارچه کشیده شده روی دایره ای حصیری جهت چسباندن نان به تنور سیخ: ابزاری جهت زیر و رو کردن آتش در ته تنورو جابجایی هیزمها در تنور سیخی چی: ابزار کوچک تر از سیخ با یک سر پهن و یک سر خمیده جهت در آوردن نان از تنور آودَسُوow dassow: آبی که هنگام خمیر کردن آرد مرتباًدست را در آن خیس می کنند تا خمیر به دست نچسبد. پیکینpikin: مقداری از آرد که در سفره آرتی ریخته می شد تا هنگام پخت نان خمیر را روی آن پهن کنند هیمیرکارhimir kar: خمیر مایه یا خمیر ترش چُــــــــــــنَهcho na: چونه خمیر ،مقداری از خمیر برای هر نان جیری دَس یوjiri das yu: مدت زمانی که لازم است تا چونه قوام لازم را جهت پهن شدن پیدا کند نون اُوی noon ovi: نانی که معمولا ابتدای نانوایی بدون تُنُک بِندی و با آب زیاد پهن و پخته می شودو شکل نان سنگک است آشواoshwa: نانی که از خمیر وَر نیامده تهیه شود و در صورت بیات شدن سفت وغیر قابل خوردن است. اُشوا پیازیoshwa piazi: نانی که خمیر آن شامل برگه پیاز و برگه شلغم و تخم شوید و فلفل باشد کُپچی kopchi: نان کوچکتر از حد معمول که معمولاًبرا دلخوشی بچه ها پخته و بهشون می دادند کُپچی دسُ پادارkopchi dasso paadaar: همان کُپچی که با چند بریدگی روی آن بصورت دست و پا درست میشد بازم جهت خوشحال کردن بچه ها پَچ بِندیpach bendi: نانی که از خمیرهای وارفته در تنور که با خاکسترهم ترکیب شده بود پخته شود کَفتَ یا کَفته کُلی kafta,kafte koli: نانهای وارفته و در حال افتادن که مجددا به تنورچسبانده می شود کُپچی برکت روجَهkopchi barkat roojah: نانهای کوچکی که 27ماه رمضان به ازاء هر نفر یک عدد پخته شده و زیرسُوده(سبدنان)آویزان می شد نون درازیnoon derazi: نان هایی که در پایان نانوایی با آتش ملایم پخته می شد و معمولا خشک و برشته بودبه آن نون آخِرکی ری هم گفته می شد بُلی کُماجدُنیboli komajdoni: یا کماج که با گذاشتن مقداری از خمیر ته قابلمه وپخت آن تهیه می شودنوعی نان حجیم سُودَهsowdah: سبد مخصوص نگهداری نان که از حصیر بافته شده بود و به جهت عدم امکان دسترسی کودکان و حیوانات موذی از سقف آویزان می شد و فقط دست والدین به آمن می رسید نون بِشاnoon besha: وقتی نان از تنور کنده شد ه و به ته تنور بیفتد می گفتند نون بِشا
کهکشان عشق ...
ما را در سایت کهکشان عشق دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : ir-ghasemie بازدید : 242 تاريخ : چهارشنبه 5 دی 1397 ساعت: 13:53